همه چیز درباره قوانین ازدواج موقت
نهاد ازدواج موقت از بدو تاسیس (صدر اسلام) تا کنون همیشه از مسائل شبههبرانگیز و مبهم بودهاست. پس از انقلاب و بهویژه در دههی اخیر٬ با توجه به میزان بالای جمعیت جوان کشور و دشواری شرایط ازدواج٬ و عوامل دیگر٬ ازدواج موقت بدل به یکی از مسائل مطرح جامعه شد.
در مادهی 1075 قانون مدنی٬ ازدواج موقت در قوانین ایران به رسمیت شناخته شدهاست. شرایط و ارکان اساسی نکاح منقطع (ازدواج موقت) عبارتاند از شرایط صحت نکاح دائم به اضافهی تعیین مدت مشخص و تعیین مهر معین برای زن. موانع ازدواج موقت نیز همان موانع نکاح دائم هستند.
در نکاح دائم عدم وجود مهر یا ذکر نشدن مهر جایز است٬ اما در نکاح منقطع٬ عدم وجود مهر موجب بطلان عقد میشود. قانون بر وجود و مشخص بودن مهریهی زن در ازدواج موقت تاکید فراوان کرده و مطابق مواد 1095 تا 1098 قانون مدنی ترتیباتی داده که مهریهی زن در ازدواج موقت به هر ترتیب به وی تسلیم شود. زن پس از جاری شدن عقد مالک مهر میشود و اتفاقاتی چون فوت زن در زمان ازدواج٬ عدم نزدیکی شوهر با وی تا اتمام مدت عقد و بخشیدن زمان عقد از طرف شوهر مهر را ساقط نمیکند.
در صورت عدم نزدیکی در زمان ازدواج٬ شوهر موظف به پرداخت نصف مهر است. اما در صورت امتناع همسر از پرداخت مهر، درخواست الزام وی از دادگاه مشروط بر اثبات وجود نکاح منقطع خواهد بود. در مواردی که زوجین خود یا توسط عاقدین فاقد دفتر صیغه را جاری میکنند و مدرک کتبی معتبر بر آن نزد زوجه موجود نیست، این اثبات کاری دشوار است.
مطابق قانون در نکاح دختر باکره اعم از منقطع و دائم٬ اجازهی پدر یا جد پدری لازم است. در صورت امتناع غیرموجه پدر از دادن اجازه٬ عدم حضور پدر در محل و غیرممکن بودن استیذان٬ دختر میتواند با معرفی مرد مورد نظر و شرایط نکاح از دادگاه مدنی خاص درخواست اجازهی ازدواج کند. (مواد 1043 و 1044) سن نکاح برای دختر نیز همانند ازدواج دائم 13 سال است. در حال حاضر بسیاری از دفاتر و روحانیون و عاقدان، به دستاویز فتاوی برخی مراجع تقلید، صیغهی ازدواج موقت دختر بالغ را بدون اجازهی پدر نیز جاری میکنند.
به تصریح مادهی 1113 قانون مدنی٬ «در عقد انقطاع زن حق نفقه ندارد مگر اینکه شرط شده باشد یا آنکه عقد مبنی بر آن جاری شده باشد.» اما حتی در صورت شرط نفقه٬ ترک انفاق شوهر عمل مجرمانه نیست و زن تنها میتواند از دادگاه الزام شوهر به دادن نفقه را درخواست کند.
مطابق ماده 940 قانون مدنی «زوجین که زوجیت آنها دائمی بوده و ممنوع از ارث نباشند از یکدیگر ارث میبرند.» لذا مفهوم ماده آن است که در نکاح منقطع٬ زوجین از هم ارث نمیبرند.
فرزندان حاصل از ازدواج موقت٬ مشروط بر ثبت شدن قانونی و محضری ازدواج٬ حقوقی درست همانند فرزندان حاصل از ازدواج دائم دارند٬ یعنی فرزندان مشروع پدر شناخته میشوند٬ پدر موطف به دادن نفقه و نگهداری آنان است و از پدر ارث میبرند. اما مساله اینجاست که با توجه به عدم ثبت محضری ازدواج موقت در اکثر موارد، جاری شدن صیغهی آن توسط زوجین یا عاقدان گمنام و فاقد دفتر، اثبات نسب برای فرزند حاصل از ازدواج موقت بسیار مشکل و اکثرا غیرممکن خواهد بود. در حال حاضر به وفور شاهد بیشناسنامه ماندن این فرزندان یا تضییع حقوق آنان مانند ارث هستیم.
طلاق مخصوص نکاح دائم است و در ازدواج موقت وجود ندارد. (ماده 1139)
ازدواج موقت به فوت یکی از طرفین، فسخ نکاح٬ بذل مدت از طرف شوهر و انقضای مدت معینشده منحل میشود. فسخ نکاح میتواند بر مبنای وجود عیوبی مشخص در زن یا مرد٬ یا عدم وجود صفتی که ضمن عقد شرط شده یا عقد بر آن واقع شده انجام گیرد. عیوبی نظیر جنون٬ خصاء٬ عنن و عدم توانایی بر انجام عمل جنسی در مرد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود. عیوب موجود در زن که حق فسخ برای مرد ایجاد میکنند (چنانچه عیوب مزبور در حال عقد موجود بوده و پس از عقد ظاهر نشدهباشند) نیز عبارتاند از قرن٬ برص٬ جذام٬ افضاء٬ زمینگیری٬ نابینایی از هردو چشم. چنانچه هریک از طرفین پیش از عقد به وجود عیب مزبور در طرف دیگر عالم باشد٬ حق فسخ نخواهد داشت.
شوهر میتواند در هر زمانی از ازدواج موقت٬ مدت باقیمانده را به زن ببخشد و عقد را منحل کند٬ چه زن به این امر راضی باشد چه نباشد. همچنین با انقضای مدت تعیینشدهی ازدواج موقت عقد منحل میشود. تنها راهی که به زن اختیار انحلال ازدواج موقت را میدهد٬ شرط ضمن عقد یا وکالتنامه مبنی بر داشتن حق بذل مدت از سوی شوهر است. این وضع، در کنار موقتی بودن ازدواج و عدم دقت و بررسی وضع و اخلاق و شهرت همسر (حداقل به اندازهی نکاح دائم) زنان را در شرایط ناامنی قرار میدهد. چه بسا ممکن است زن پس از نکاح منقطع با سوءرفتار و آزار همسر مواجه شود، که در این صورت حتی نزد قانون نیز راه نجاتی ندارد.
وضعیت عده در ازدواج موقت با ازدواج دائم متفاوت است. مطابق مادهی 1152 عدهی فسخ نکاح و بذل مدت و انقضاء آن در مورد نکاح منقطع در زن غیر باردار دو طهر (دو عادت ماهانه) است مگر اینکه زن با اقتضای سن، عادت زنانگی نبیند که در این صورت 45 روز است. عده طلاق و فسخ نکاح و بذل مدت و انقضاء آن در مورد زن حامله٬ تا زمان وضع حمل است. زن یائسه و زنی که با همسر خود نزدیکی نداشته نیازی به نگاهداشتن عدهی انقضا یا بذل مدت و فسخ نکاح ندارد اما عدهی وفات٬ در همهی موارد باید رعایت شود.
مطابق مادهی 1154 «عده وفات چه در دائم و چه در منقطع٬ در هر حال چهار ماه و ده روز است مگر اینکه زن حامل باشد که در این صورت عده وفات تا موقع وضع حمل استمشروط بر اینکه فاصله بین فوت شوهر و وضع حمل از چهار ماه و ده روز بیشتر باشد و الا مدت عده همان چهار ماه و ده روز خواهد بود.
- لینک منبع
تاریخ: یکشنبه , 08 مرداد 1402 (11:01)
- گزارش تخلف مطلب