ضبط فیلم و صدا نمیتواند راهی برای اثبات ادعا باشد
تلفنهای همراه جدید امکان ضبط مکالمات تلفنی را سهل کردهاند و همین امر باعث شده تا مردم بیشتر صدای یکدیگر را ضبط و از آن بهعنوان تهدید استفاده کنند یا به قول خودشان در دادگاه سند و مدرکی برای اثبات حرفشان باشد. مردم بسیاری هستند که در زمان برخورد با یک مشکل حقوقی سعی میکنند صدای شخصی که از او شاکی است را ضبط کنند یا به اصطلاح از وی اعتراف بگیرند. این کار بیشتر زمانی که شخصی طلبکار است، رخ میدهد.
بهعنوان مثال شخصی که به کسی بدهکار است و طلبکار هم هیچ رسید و سندی برای اثبات طلبش ندارد، سعی میکند در یک مکالمه تلفنی اقرار بدهکار را مبنی بر پولی که بدهکار است، ضبط کند. البته موارد دیگری هم وجود دارد که دلیل برای ضبط صدا یا فیلم افراد میشود. اما همیشه در این موارد چند سوال مطرح بوده است؛ یکی اینکه آیا صدا و فیلم ضبطشده بهعنوان دلیل در محاکم کیفری و حقوقی قابل استناد است؟ دوم اینکه اگر کسی پنهانی و بدون رضایت دیگری صدا و فیلم او را ضبط جرم محسوب میشود و در فرض جرمبودن، مجازات آن چیست؟ معمولا در محاکم دادگستری مبحث استفاده از صوت و تصویر و استناد به آن مورد قبول نیست و قانونگذار بهعنوان دلیل به چنین مواردی توجه نکرده است. اما عدهای معتقدند از این موارد باز هم بهعنوان اماره میتوان استفاده کرد و اگر این فیلم یا صدا اصالت داشته باشد، میتواند مورد توجه دادگاه قرار گیرد.
برابر قانون آییندادرسی کیفری، بهعنوان قانونی که درخصوص ادله اثبات دعاوی تعیین تکلیف کرده است، ادله اثبات دعاوی کیفری یعنی دلایلی که براساس آن یک جرم اثبات میشود، محدود و معین شدهاند. این ادله عبارتند از اقرار متهم به ارتکاب جرم، شهادت شهود و گواهانی که بر ارتکاب جرم توسط متهم شاهد بودهاند و همچنین گزارش ضابطان دادگستری اعم از ماموران کلانتریها و نیروی انتظامی و سایر ضابطانی که قانون آنها را تعیین کرده است و نیز معاینه محل و تحقیق محلی و رجوع به کارشناسی و سوگند.
قوانین فعلی کشور برای نوار ضبطشده یا فیلم گرفته شده بهعنوان دلیل اعتبار قایل نشده است، بلکه نوار یا فیلم صرفا میتواند اماره و نشانهای برای کمک به قاضی برای دسترسی به دلایل و ادله اثبات بزه باشد و خود قرینه و نشانه مستقلا نمیتواند دلیلی برای انتساب جرم به شخصی تلقی شود، بلکه اگر شخصی با یک یا چند دلیل ذکر شده بالا متهم به ارتکاب جرمی شود و در کنار این دلیل یا دلایل قرینه و اماره نوار صوتی یا فیلم گرفتهشده از او بهعنوان کمککننده به دلیل انتساب بزه وجود داشته باشد، در آن حالت است که میتوان نوار ضبطشده یا فیلم را در کنار یکی از ادله اثبات دعوای کیفری قابل بررسی دانست.
همچنین این نکته که با پیشرفت تکنولوژی بهویژه در موضوع دانش رایانهای و پدیده فتوشاپ و جابهجایی تصاویر و فیلمها و صداهای افراد، در شرایط کنونی کشور و جهان که به سهولت و آسانی افراد میتوانند صدا یا تصویر یا فیلم منتسب به شخص دیگری را درست کنند و علیه او در مراجع قانونی مورد استناد قرار دهند، ارزش و اعتبار این امور کمرنگتر شده است.
قوانین چه میگویند:
در قوانین فعلی، حریم خصوصی افراد نظیر محل زندگی و خانه و محل کار و حتی خودروی مورد استفاده اشخاص دارای حرمت است. به عبارت سادهتر اشخاص تا زمانی که اقداماتشان در حریم خصوصی خود خللی به حقوق دیگران و جامعه وارد نکند، افراد دیگر مجاز نیستند در این حریم خصوصی خانه یا محل کار اقدام به نصب دستگاههای صوتی و تصویری جهت ثبت و ضبط مکالمات یا رفتارها و کردارهای شخص کنند.
این حریم خصوصی تا حدی برای قانونگذار ایران اهمیت دارد و تجاوز و تعرض به آن ممنوع شده است که حتی شنود مکالمات تلفنی و مخابراتی افراد نیز ممنوع بوده و در موارد لزوم صرفا با اخذ دستور از مرجع قضائی امکانپذیر است و مرجع قضائی نیز باید صرفا در مواردی که شنود مکالمات تلفنی به موجب شکایت شاکی خصوصی یا بابت امنیت داخلی یا خارجی کشور ضروری تشخیص داده شده، اقدام به صدور دستور کند و اصولا در قانون ورود به حریم خصوصی افراد و ضبط صدا یا تصویر ایشان بدون رضایت شخص شدیدا منع شده است.
بهعنوان مثال طبق ماده 5٨٢ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی استراق سمع یا ضبط مکالمات تلفنی اشخاص در غیرمواردی که قانون اجازه داده است توسط مستخدمان و ماموران دولتی جرم محسوب میشود. در ماده 5٨٢ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی آمده است: هریک از مستخدمان و ماموران دولتی، مراسلات یا مخابرات یا مکالمات تلفنی اشخاص را در غیر مواردی که قانون اجازه داده حسب مورد مفتوح یا توقیف یا معدوم یا بازرسی یا ضبط یا استراق سمع کند یا بدون اجازه صاحبان آنها مطالب آنها را افشا کند به حبس از یکسال تا سهسال یا جزای نقدی از 6 تا ١٨میلیون ریال محکوم خواهد شد».
البته بهنظر میرسد با توجه به ماده 5٨٢ مذکور درباره شنود یا ضبط مکالمات تلفنی توسط افراد عادی جرمانگاری نشده است. به عبارت دیگر صرف استراق سمع یا ضبط مکالمات تلفنی توسط اشخاص عادی به غیر از ماموران دولتی، جرم محسوب نمیشود.
اداره حقوقی قوه قضائیه در نظریه مشورتی مورخ ١6/٨/١٣٧٧ در این مورد چنین نظر داده است: ضبط کردن یا استراق سمع مذاکرات تلفنی توسط مستخدمان و ماموران دولتی جرم و مشمول ماده ٨5٢ قانون مجازات اسلامی است، لکن چنانچه شخص ثالثی که مرتکب اعمال مذکور شده از مستخدمان و ماموران دولتی نباشد قابلتعقیب کیفری نیست مگر اینکه ارتکاب اعمال مذکور، مستلزم مزاحمت تلفنی (مشمول ماده 64١ قانون مجازات اسلامی) یا استفاده غیرمجاز از تلفن (مشمول ماده66٠ قانون مجازات اسلامی) باشد که در این صورت به جهات اخیرالذکر قابل تعقیب کیفری خواهد بود.
همچنین طبق بند ب ماده 5 قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیت غیرمجاز میکنند، مصوب سال ١٣٨6 تهیه فیلم یا عکس از محلهایی که اختصاصی بانوان بوده و آنها فاقد پوشش مناسب باشند مانند حمامها، استخرها همچنین تکثیر و توزیع آن جرم است و مجازات آن ٢ تا 5 سال حبس تعزیری و ١٠ سال محرومیت از حقوق اجتماعی و ٧4 ضربه شلاق است. همچنین طبق بند خ همین ماده تهیه مخفیانه ***** از مراسم خانوادگی و اختصاصی دیگران و تکثیر آن هم جرم محسوب میشود و مرتکب به مجازات ٢ تا 5سال حبس و ١٠سال محرومیت از حقوق اجتماعی و ٧4 ضربه شلاق محکوم میشود. درواقع جرم انتشار صوت یا تصویر یا فیلم خصوصی و خانوادگی یا اسرار دیگری بدون رضایت افراد جرم محسوب میشود.
همچنین مضاف بر این در ماده ١٧ قانون جرایم رایانهای آمده است: هر کس از طریق سیستم رایانهای یا مخابراتی فیلم یا تصویر یا صوت دیگری را تغییر دهد یا تحریف و منتشر کند یا با علم به تحریف یا تغییر، انتشار دهد، به نحوی که منجر به هتک حرمت یا ضرر غیر شود به حبس از ٩١ روز تا 6 ماه یا پرداخت جزای نقدی از ٢ میلیون و 5٠٠ هزار تا 5میلیون ریال محکوم خواهد شد. ولی همانطور که گفته شد صرف ضبط صدا یا فیلم جرم محسوب نمیشود ولی انتشار آن با شرایط مذکور در ماده ١٧ قانون جرایم رایانهای قابل پیگرد قانونی و مجازات است.
هر زمان که اراده آزاد برای اقرار به جرمی وجود نداشته باشد، نمیتوان آنچه از طریق استماع نوارهای ضبط صوت و مکالمات تلفنی به دست میآید را معتبر دانست. تعدادی از استادان حقوق معتقدند که قضات هنگام قبول نتایج به دست آمده به این مطلب تصریح کردهاند که اگر متهم اظهارات قبلی خود را تأیید کرده و قانون آن را مورد ایراد و اعتراض قرار نداده باشد، میتوان آنها را پذیرفت. بهعنوان مثال، متهم اقرار کند که «هر آنچه را در ضبط صوت یا مکالمات تلفنی گفتهام، تأیید میکنم».
اما به نظر میرسد این مورد نمیتواند ملاک صحت و درستی اتهام باشد و متهم باید در محضر قاضی و در زمان دادرسی پس از تفهیم اتهام و ارایه دلایل مستند از سوی قاضی محکمه به جرم خود اعتراف کند؛ چراکه اراده آزاد تنها به این معنا نیست که شخص بدون اجبار سخنانی را بیان کند. اگر متهم در مراودههای خصوصی خود سخنانی گفته باشد که در جلسه دادرسی از بیان دوباره آنها امتناع کند، این سخنان را نمیتوان دلیل اثبات جرم دانست. اقرار زمانی دارای آثار قانونی است که متهم با اطلاع از اتهام خود طی دادرسی و نزد قاضی و با رعایت طرق صحیح تحصیل دلیل و ارزیابی و بررسی آنها به جرم خود اعتراف کند و به نظر عدم تصریح قانون به منزله اعتبار آن نیست.
فرجام دوربین مدار بسته بدون رضایت مردم
براساس آییندادرسی کیفری، در دادگاه عدله اثبات دعوی عبارت از اقرار متهم، شهادت شهود و سوگند به قانون است. به جز این دلایل، موردی که امکان کشف جرم را برای قاضی فراهم کند عبارت از اماره است. اماره در ادبیات حقوقی عبارت است از نشانه و علامتی مازاد بر دلیل که در کنار دلایل قانونی بتواند یاریگر قاضی در اثبات جرم و کشف حقیقت باشد. اماره خود مستقیما نمیتواند ارزشی برای اثبات یک جرم داشته باشد. درحالحاضر با پیشرفت تکنولوژی صدا و تصویر میتوان فیلمی از افراد، صدای اشخاص یا تصویرشان را پست کرد. درحالیکه شخصی که صدا یا تصویر منتسب به وی است، این فایل متعلق به او نبوده و با نرمافزار تصویر و صدای دیگر را به نام او میسازند. بعضی مواقع از متهم صدا یا تصویری ضبط میشود که بدون اطلاع او ضبط شده است. اشخاص دیگر نمیتوانند این کار را انجام دهند. در سوپرمارکتهای بزرگ که کارکنان نگران سرقت هستند، دوربین نصب کردهاند. در آپارتمانهایی که ظرفیت زیادی دارند و رفتوآمد بالاست، مدیران مجبورند برای حفظ امنیت دوربینهایی را نصب کنند. هم سوپرمارکتها و هم مدیران ساختمان باید این مورد را به آگاهی اشخاص برسانند و افراد باید از آن آگاهی داشته باشند. درواقع باید به اشخاص اطلاع داده شود که وقتی وارد آن محل میشوند بدانند که فیلمشان ضبط میشود. همچنین نمیتوانند بدون رضایت مراجعهکنندگان و بدون تابلوی اعلام این مورد اقدام به فیلمبرداری کنند. همین حالت درباره متهمانی که تحت بازجویی یا محاکمه هستند نیز وجود دارد و باید ضبط صدا و فیلمبرداری از آنها، پس از کسب اجازه از قاضی، با رضایت متهم باشد.
افراد نمیتوانند یک فایل صوتی را بیاورند و بگویند هنگام ارتکاب جرم بوده، مگر آنکه این فایل صوتی یا فیلم را شخصی که در آن است یا پلیس فتا اصالتش را تایید کند. اما در نتیجه هم بهعنوان یک سند و دلیل پذیرفته نمیشود و باید در کنار آن دلایل چهارگانه قرار بگیرد و اگر در کنار آن باشد میتواند به آن استناد کرد.
اقرار شخص به ضبط صدایش لازم است
ادله اثبات دعاوی در امر کیفری یا حقوقی در قانون مشخص شده که مهمترین آنها شهادت، اقرار، سوگند یا اسناد رسمی در پروندههای حقوقی است. این موارد ادلهای هستند که در دعاوی به کار گرفته میشوند. صرف ارایه ضبط صدا بهعنوان دلیل مورد قبول دادگاه قرار نمیگیرد. به این دلیل که صدا قابلیت تقطیع، تدوین و شبیهسازی دارد. اگرچه در مراحلی صدا به کارشناس ارجاع میشود اما فرکانسهای صدا هم مشکل اثبات خواهند داشت. بنابراین ضبط صدا یا تصاویر و ارایه آن به دادگاه بهعنوان دلیل مورد قبول قرار نمیگیرد، مگر اینکه بهعنوان قرینه باشد، به این معنا که دلایل و مدارک دیگر موجود باشد که مسأله را تقویت بکند. قرینه بهعنوان چیزی که دلالت بر امری میکند. بهعنوان مثال اینکه فرض کنیم آسمان ابری است. این قرینهای است برای اینکه امکان آمدن باران هست. بنابراین خود این موارد فینفسه بهعنوان دلیل مورد قبول دادگاه قرار نمیگیرد، مگر بهعنوان قرینه. البته اگر متهم خودش اذعان کند که هر چه در آن صدا گفته شده است را قبول دارد، پذیرفته میشود.
درواقع اگر فردی که صدایش ضبطشده، به این موضوع علم داشته باشد که صدایش ضبطشده و اقرار هم بکند، پذیرفته است، چون اقرار خودش دلیل است و نیاز به مورد دیگری نیست؛ یا اینکه اظهار کند صدا را قبول دارم که در اینصورت صدا میتواند بهعنوان مستند مورد قبول واقع شود. اما ضبطکردن صدای افراد بدون اطلاع خودشان و ارایه آن در دادگاه در برخی موارد جرم محسوب میشود. در برخی کشورها ضبطکردن صدا بدون اطلاع افراد جرم است، اما در ایران ضبط صدا به این شکل جرمانگاری نشده است.
در برخی شرایط میتوان از اقرار و مواردی از این دست که در فایل صوتی موجود است بهعنوان اماره یا دلیل استفاده کرد. بهعنوان مثال قتلی اتفاق افتاده که صدا یا تصویر آن ضبط شده است. یا از محل صحنه نزاع فیلم تهیه شده است. اینها بهعنوان قرینه و اماره در کنار سایر دلایل مورد استفاده قرار میگیرند. اما این موارد بدون دلایل و مدارک دیگری مورد قبول محاکم نیست. البته حال این موضوع هم مطرح میشود که اگر شخصی بدون اینکه بداند صدایش درحال ضبط است، اقرار به داشتن بدهی بکند، میتوان این صدا را مورد استناد قرار داد یا خیر؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که نمیتوان به آن صدا استناد کرد، زیرا شخص امکان این را دارد که در دادگاه انکار کند و صدا را متعلق به خودش نداند.
- لینک منبع
تاریخ: یکشنبه , 08 مرداد 1402 (07:31)
- گزارش تخلف مطلب